فـهرســت خدمــــات ≡

trash به انگلیسی

From Longman Dictionary

trash1 /træʃ/ ●●● S3 noun [uncountable]

things that you throw away, such as empty bottles, used papers, food that has gone bad etc

چیزهایی که دور می اندازید، مانند بطری های خالی، کاغذهای مستعمل، مواد غذایی که خراب شده اند و غیره

چیزی که کیفیتش خیلی پایینه

فردی از یک طبقه اجتماعی پایین که به او احترام نمی گذارید زیرا فکر می کنید تنبل یا بداخلاق است

trash2 verb [transitive]

نابود کردن چیزی به طور کامل، عمدا یا با استفاده بیش از حد از آن

انتقاد شدید از کسی یا چیزی

Example

One day Tod took from the trash a framed certificate and went and hung it on the toilet doornail

But they also know they are lucky to be in Lansing, picking up the trash

On impulse he picked it up, took it outside and dumped it in the trash

The team celebrated their victory by trashing their hotel rooms

There are instances of evicted occupants looting and trashing the house before they leave, even removing the doors and bathroom fittings

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat