try به انگلیسی

From Longman Dictionary

try1 /traɪ/ ●●● S1 W1 verb (past tense and past participle tried, present participle trying, third person singular tries)

برای انجام کاری که ممکن است قادر به انجام آن نباشید اقدام کنید

انجام دادن یا استفاده از کاری برای مدت کوتاهی برای کشف مناسب، موفق، لذت بخش و غیره

طعم غذا یا نوشیدنی را بچشید تا بفهمید که آیا آن را دوست دارید یا خیر

برای یافتن چیزی یا کسی به مکان یا شخصی بروید یا با آنها تماس بگیرید

سعی کنید در، پنجره و غیره را باز کنید تا ببینید قفل است یا خیر

برای بررسی و قضاوت یک پرونده حقوقی، یا کسی که تصور می شود در دادگاه مرتکب جرم شده است

try2 ●●● S3 noun (plural tries)

تلاش برای انجام کاری

آزمایشی از چیزی برای اینکه ببینید آیا آن مناسب است یا موفق یا برای اینکه بفهمید آیا آن را دوست دارید یا خیر

چهار امتیاز را با گذاشتن توپ روی زمین پشت خط دروازه حریف در راگبی به دست آورد

Example

If your insomnia is similar to the following examples, you might want to give bright-light therapy a try

Beattie put them ahead after two minutes with an opportunist try but Dungait replied for Morpeth

Harriet picked up the ball and tried a shot at the basket

Sorry I didn’t phone you. I did try, but your line was busy

tried to get another job but I had no luck

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام