watch به انگلیسی

From Longman Dictionary

watch1 /wɒtʃ $ wɑːtʃ, wɒːtʃ/ ●●● S1 W1 verb

to look at someone or something for a period of time, paying attention to what is happening

برای مدتی به کسی یا چیزی نگاه کردن، توجه کردن به آنچه در حال رخ دادن است

برای جلوگیری از تصادف یا موقعیت ناخواسته با دقت عمل کنید

توجه کردن به موقعیتی که شما را علاقه مند یا نگران می کند تا ببینید که چگونه پیشرفت می کند

با کسی یا چیزی بمانند تا اتفاق بدی برای او نیفتد

برای تماشای مخفیانه یک شخص یا مکان

watch2 ●●● S2 W3 noun

یک ساعت کوچک که روی مچ دست خود می گذارید یا در جیب خود نگه می دارید

وقتی کسی یا چیزی را با دقت تماشا می‌کنید یا به او توجه می‌کنید تا در صورت لزوم آماده باشید

گروهی از مردم که وظیفه آنها محافظت یا محافظت از کسی یا چیزی است

یک دوره زمانی که وظیفه کسی است که در جایی بماند و به دنبال علائم خطر باشد

Example

Many swimmers are videoed during training so they can watch how their performance improves

Do you want to join in or just sit and watch

As a result, he was forced to lubricate the watch

I felt oddly naked without my watch, I always do

After crossing the bridge Moran checked his watch and to their infinite relief started to walk quickly

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام