way به انگلیسی
From Longman Dictionary
way1 /weɪ/ ●●● S1 W1 noun
a method that you use to do or achieve something
روشی که برای انجام یا رسیدن به چیزی از آن استفاده می کنید
the manner or style in which someone does something or in which something happens
روش یا سبکی که در آن کسی کاری را انجام می دهد یا در آن چیزی اتفاق می افتد
a road, path, direction etc that you take in order to get to a particular place
یک جاده، مسیر، مسیر و غیره که شما برای رسیدن به یک مکان خاص انتخاب می کنید
a particular direction from where you are now
یک جهت خاص از جایی که اکنون هستید
used to say that there is a fact or a feature of something that makes a statement or description true
معمولاً می‌گفتند که یک واقعیت یا ویژگی چیزی وجود دارد که یک گزاره یا توصیف را درست می‌کند
a distance or a length of time, especially a long one
یک مسافت یا یک مدت زمان، به خصوص طولانی
if someone or something is in the way, they are blocking the space in front of you, and you cannot move forward
اگر کسی یا چیزی در راه باشد، فضای جلوی شما را مسدود می کند و شما نمی توانید جلو بروید
a particular state or condition
یک حالت یا شرایط خاص
used to refer to something that happens
برای اشاره به چیزی که اتفاق می افتد استفاده می شود
someone’s typical style of behaving, especially when it seems different or unusual
سبک معمول رفتار کسی، به خصوص زمانی که متفاوت یا غیرعادی به نظر می رسد
used in expressions about developing and improving
در عبارات مربوط به توسعه و بهبود استفاده می شود
used when talking about two choices someone could make, or two possibilities that could happen
هنگامی که در مورد دو انتخابی که کسی می تواند انتخاب کند، یا دو احتمال که ممکن است اتفاق بیفتد، استفاده می شود
way2 ●●○ S3 adverb
very far
خیلی دور
by a large amount
با مقدار زیادی
very
خیلی
Example
I could tell by the way he looked at me that he was annoyed
The only way to lose weight is to eat less
Is there any way of controlling the heating in here
One man found twenty dollars on the sidewalk on his way out
You’re way too smart to be driving a truck
