white به انگلیسی

دیکشنری آنلاین زبان انگلیی

From Longman Dictionary

white /waɪt/ ●●● S1 W1 adjective

having the colour of milksalt, or snow

رنگی از شیر، نمک یا برف داشتن

متعلق به نژاد افراد با پوست رنگ پریده است

رنگ پریده به نظر می رسد، به دلیل بیماری، احساسات قوی و غیره

قهوه سفید حاوی شیر یا خامه است

Example

He and a white friend, William Grady, had been chased into the station by white youths throwing bottles and stones

His thick white hair was cut short and unevenly, so that in parts it stood up in clumps

For years, the female tilt toward the Democrats was balanced by disproportionate white male support for Republicans

derivation of White Sunday, it refers to the white garments worn by the recently baptised Christians of the early Church

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام