window به انگلیسی

From Longman Dictionary

win‧dow /ˈwɪndəʊ $ -doʊ/ ●●● S1 W1 noun [countable]

space or an area of glass in the wall of a building or vehicle that lets in light

فضا یا ناحیه ای از شیشه در دیوار ساختمان یا وسیله نقلیه که نور را به داخل می دهد

یکی از قسمت های جداگانه روی صفحه کامپیوتر که در آن برنامه های مختلف در حال کار هستند

مدت زمان کوتاهی که برای یک فعالیت خاص در دسترس است

یک قسمت روی یک پاکت با پلاستیک شفاف که به شما امکان می دهد آدرس نوشته شده روی نامه داخل پاکت را ببینید.

window
window

Example

Early in the history of the planet, the climate conditions opened a window of opportunity that allowed life to form

The ancient church of St Mary, with its beautiful east window, was at one time the parish church of Drypool

lounged on the couch in the attic sitting-room, pyramidal in shape with deep-set windows

caught it, held it in my fingers and put it out of the window

He greets an old woman as she peers through the window of Patel’s newsagent shop

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام