فـهرســت خدمــــات ≡

wink به انگلیسی

From Longman Dictionary

wink1 /wɪŋk/ ●●○ verb

بستن و باز کردن سریع یک چشم برای برقراری ارتباط یا نشان دادن اینکه چیزی راز یا شوخی است

برای درخشیدن با نوری که روشن و خاموش می شود

wink2 ●●○ noun

یک عمل سریع بستن و باز کردن یک چشم، معمولاً به عنوان سیگنالی برای شخص دیگری

Example

She winkedsnapping her gum as her fingers darted over the adding-machine buttons

Bunsen burners, Petri dishesretorts and test tube holders winked enticingly

Ben grinned at his father and winked

She leant across the car and grasped Maura’s hand, forcing herself to give her daughter a little wink

The dimensions of time have shriveled to a wink

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat