behind به انگلیسی

From Longman Dictionary

be‧hind¹ /bɪˈhaɪnd/ ●●● S1 W1 preposition, adverb

at or towards the back of a thing or person

در یا پشت یک چیز یا شخص

not as successful or not having made as much progress as someone or something else

به اندازه شخص یا چیز دیگری موفق نبوده یا پیشرفت نکرده است

used to say that someone is late in doing what they have to do

می‌گفتند کسی در انجام کاری که باید انجام دهد دیر می‌کند

used for talking about the hidden reason for something

برای صحبت در مورد دلیل پنهان چیزی استفاده می شود

supporting a person, idea etc

حمایت از یک شخص، ایده و غیره

responsible for a plan, idea etc or for organizing something

مسئول یک طرح، ایده و غیره یا سازماندهی چیزی است

if an unpleasant experience or situation is behind you, it no longer upsets you or affects your life

اگر یک تجربه یا موقعیت ناخوشایند پشت سر شما باشد، دیگر شما را ناراحت نمی کند یا بر زندگی شما تأثیر نمی گذارد

if you have experience behind you, you have gained valuable skills or important qualities that can be used

اگر تجربه ای در پشت سر خود دارید، مهارت های ارزشمند یا ویژگی های مهمی را به دست آورده اید که می توان از آنها استفاده کرد

used when the real facts about a situation or someone’s character are hidden by the way things seem or by the way a person behaves

زمانی استفاده می‌شود که حقایق واقعی در مورد یک موقعیت یا شخصیت شخصی به‌واسطه ظاهر چیزها یا رفتار یک شخص پنهان شود.

if a student stays behind after school or after a lesson, they stay after it has finished

اگر دانش آموزی بعد از مدرسه یا بعد از درس عقب بماند، پس از اتمام درس می مانند

behind² noun [countable]

the part of your body that you sit on

قسمتی از بدن که روی آن نشسته اید

Example

I was driving behind a truck on the freeway

Ronstadt’s days as a rock star are behind her, for now

Craig: Cheryl’s not so much always behind as all behind