stand به انگلیسی
ایستادن / پایه / مقاوم / موضع
ایستادن / پایه / مقاوم / موضع
تعمیر / مرمت / اصلاح
روشن کردن / به جریان انداختن
حدس / گمان / فرض
اصابت / زدن / موفقیت
گریه / فریاد / ناله / زاری
ترجیح دادن
نقطه / نکته / اصل
سقوط / پاییز / افت / نزول
گذشتن / عبور کردن