unforeseen به انگلیسی
غیر مترقبه / پیش بینی نشده
غیر مترقبه / پیش بینی نشده
غمگین / تیره / تاریک / افسرده
آسیب رساندن / حمله کردن
کینه توزی / رنجیدن از
سیلاب
منحصر بفرد / بی نظیر / یکتا
محکوم کردن / متهم کردن
حفظ کردن / نگه داشتن
کپسول
عظیم / بزرگ / حجیم