nice به انگلیسی
خوب / دلپذیر / نجیب
خوب / دلپذیر / نجیب
دوستانه / مهربان / مساعد
بسیار / خیلی / زیاد
بیمار / مرض / خسته
با یکدیگر / با همدیگر
گفتن / حرف / اظهار / سخن
متاسف / پشیمان / غمگین / ببخشید
همه چیز
مردم / قوم / ملت
From Longman Dictionary sad /sæd/ ●●● S2 W3 adjective (comparative sadder, superlative saddest) not happy, especially because something unpleasant has happened خوشحال نیستم، به خصوص به این دلیل که اتفاق ناخوشایندی رخ داده است a sad event, situation etc makes you feel unhappy یک رویداد غم انگیز، موقعیت…