فـهرســت خدمــــات ≡

Customary به انگلیسی

From Longman Dictionary

cus‧tom‧a‧ry /ˈkʌstəməri $ -meri/ ●○○ adjective

چیزی که مرسوم است، عادی است، زیرا به روشی است که معمولاً انجام می شود

رفتار مرسوم یک نفر روشی است که معمولاً کارها را انجام می دهد

Example

In some cultures it is customary for the bride to wear white

Barbara answered with her customary enthusiasm

But Daphne only smiled and, as also was customary, asked after Tina

The man at the hotel welcomed us with the customary greeting

It is now customary to consider reading in this context

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat