فـهرســت خدمــــات ≡

desert به انگلیسی

From Longman Dictionary

des‧ert1 /ˈdezət $ -ərt/ ●●○ W3 noun

زمین بزرگی که همیشه در آن بسیار خشک است، گیاهان کمی وجود دارد، و ماسه یا سنگ زیادی وجود دارد.

جایی که هیچ فعالیتی در آن وجود ندارد یا اتفاق جالبی در آن رخ نمی دهد

de‧sert2 /dɪˈzɜːt $ -ˈzɜːrt/ ●○○ verb

ترک کسی یا چیزی و دیگر کمک یا حمایت نکردن از آنها

جایی را ترک کند که کاملا خالی باشد

بدون اجازه ارتش، نیروی دریایی و غیره را ترک کند

اگر احساس، کیفیت یا مهارتی شما را از بین ببرد، دیگر آن را ندارید، به خصوص در زمانی که به آن نیاز دارید.

Example

These Sundays were the oases of human contact in the desert of my loneliness

She had intended to lay the circles in the desert in a symmetrical honeycomb patternrecalling the bees of her vision

The three men had tried to desert, but were brought back to camp and shot

The present site was apparently first recorded about 1939 and Aldershaw was deserted in 1947

The restaurant space also gives the sense of a genuine, if somewhat too comfortabledesert experience

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat