فـهرســت خدمــــات ≡

flower به انگلیسی

From Longman Dictionary

flow‧er1 /ˈflaʊə $ -ər/ ●●● S2 W2 noun [countable]

قسمت رنگی یا سفیدی که گیاه یا درخت قبل از میوه یا دانه تولید می کند

گیاه کوچکی که گلهای زیبایی تولید می کند

flower2 ●●○ verb [intransitive]

برای تولید گل

به روشی بسیار موفق توسعه یابد

Example

Baptisia australis has indigo-blue flowers and superbly soft, bluish-grey foliage which is wonderful to use fresh

Amelia was holding a huge bouquet of flowers

She wanted to hold the flowers as well, and I told her that might just be possible

The nasturtiums were floweringbrilliant and ragged across the soilorange as flames

Hardly any of the gladioli I planted actually flowered

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat