فـهرســت خدمــــات ≡

Fragile به انگلیسی

From Longman Dictionary

fra‧gile /ˈfrædʒaɪl $ -dʒəl/ ●●○ adjective

به راحتی شکسته یا آسیب می بیند

یک وضعیت شکننده وضعیتی است که ضعیف یا نامطمئن باشد و احتمالاً تحت فشار بدتر شود

نازک و ظریف

Example

It is life sculpted by extreme and hostile conditions, life that is fragile and all but unknown

They are often shyfragile, and preoccupied with feelings of self-doubt

These people can take many blows, but I, I am fragile as a butterfly

This was Abba’s tour de force, a brilliantly structured melodrama which put Faltskog’s fragileemotional vocal centre stage

The baby felt so fragile in his arms

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat