فـهرســت خدمــــات ≡

fresh به انگلیسی

From Longman Dictionary

fresh /freʃ/ ●●● S2 W2 adjective

اضافه کردن یا جایگزین کردن چیزی

خوب یا جالب است زیرا قبلا انجام نشده است، دیده نشده است

انجام شده، تجربه شده یا اخیرا اتفاق افتاده است

غذای تازه اخیراً چیده یا آماده شده است و منجمد یا نگهداری نشده است

گل های تازه اخیرا چیده شده اند

تمیز یا خنک

دلپذیر، روشن و تمیز

اگر باد تازه باشد، بسیار سرد و قوی است

پر انرژی چون خسته نیستی

Example

The report provides fresh evidence about the way the business was run

Ryan will bring a fresh approach to the job

The accident was still fresh in her mind

She has brown hair, hazel eyes and a fresh complexion

I’m just going to have a shower and put on some fresh clothes

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat