فـهرســت خدمــــات ≡

heart به انگلیسی

From Longman Dictionary

heart1 /hɑːt $ hɑːrt/ ●●● S1 W1 noun

اندامی در قفسه سینه که خون را در بدن پمپاژ می کند

بخشی از شما که احساسات و عواطف قوی را احساس می کند

قسمتی از سینه نزدیک قلب شما

شکلی که برای نشان دادن قلب استفاده می شود

مهمترین یا مرکزی ترین بخش یک مشکل، سوال و غیره

اعتماد به نفس و شجاعت

قسمت میانی ناحیه ای که از لبه دورتر است

یک شکل قلب که با رنگ قرمز روی کارت بازی چاپ شده است

کت و شلوار (=مجموعه) کارت های بازی که این اشکال را روی خود دارند

قسمت میانی سفت برخی سبزیجات

heart2 verb [transitive]

خیلی دوست داشتن چیزی یا شخصی – به خصوص در اینترنت و مجلات استفاده می شود

Example

We have your interests at heart

This new book gets to the heart of the controversy over nuclear power

Money always lies at the heart of our fights

Therefore I have no heart, and can not love

Doctors said that while his heart was fine, his vascular system had given up the ghost

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat