فـهرســت خدمــــات ≡

interception به انگلیسی

From Longman Dictionary

in‧ter‧cept /ˌɪntəˈsept $ -ər-/ ●○○ verb [transitive]

to stop something or someone that is going from one place to another before they get there

متوقف کردن چیزی یا کسی که از جایی به مکان دیگر می رود قبل از رسیدن به آنجا

Example

All three fighter planes were intercepted and destroyed

The boat carrying 653 refugees was intercepted at sea

Clay intercepted nine passes during the game

Two British ships were sent to intercept the convoy

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat