فـهرســت خدمــــات ≡

kid به انگلیسی

From Longman Dictionary

kid1 /kɪd/ ●●● S1 W2 noun

یک کودک

یک شخص جوان

توسط بزرگسالان برای خطاب به فردی که از آنها کوچکتر است استفاده می شود

یک بز جوان

چرم بسیار نرم ساخته شده از پوست بز جوان

kid2 ●●○ verb (kidded, kidding) informal

گفتن چیزی که درست نیست، مخصوصاً به عنوان شوخی

شوخی کردن یا صحبت های خنده دار در مورد کسی دوستانه

به خودتان اجازه دهید چیزی را باور کنید که واقعیت ندارد یا بعید است

Example

The older kids were at school and two of the women had taken the younger ones to the park

remember the good things about a kid and he showed that tonight

Or maybe the kids will have to work with it first and then show Mom and Dad

He tried not to kid himself that he was any longer much of a terror

I really didn’t understand the kid gloves, but it was still a slap up-side their right-wing heads

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat