فـهرســت خدمــــات ≡

numb به انگلیسی

From Longman Dictionary

numb1 /nʌm/ ●●○ adjective

بخشی از بدن شما که بی‌حس است نمی‌تواند چیزی را احساس کند، مثلاً به این دلیل که شما بسیار سرد هستید

قادر به فکر کردن، احساس کردن یا واکنش به روش عادی نیست

numb2 verb [transitive]

تا کسی نتواند درد را احساس کند یا چیزهایی را که لمس می کند احساس کند

وادار کردن کسی که نتواند فکر کند، احساس کند یا واکنشی عادی نشان دهد

Example

The array is bewildering and the effect is numbing

There was continuous driving rain, and a cold that numbed me

It was so cold my fingers had gone numb

He stuck his hands into his pockets, the fingers numb and red

She felt numb, unable to respond

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat