فـهرســت خدمــــات ≡

sister به انگلیسی

From Longman Dictionary

sis‧ter /ˈsɪstə $ -ər/ ●●● S1 W1 noun [countable]

دختر یا زنی که پدر و مادری مشابه شما دارد

یک پرستار مسئول بخش بیمارستان

واژه ای که زنان برای صحبت در مورد زنان دیگر و نشان دادن اینکه نسبت به آنها احساس دوستی و حمایت دارند استفاده می کنند

روشی برای صحبت کردن با یا در مورد یک زن آفریقایی-آمریکایی، که به ویژه توسط آمریکایی های آفریقایی تبار استفاده می شود

Example

Sister Mary Margaret

I thought she would be sympathetic because she’s a sister

She was drinking coffee, and her sister asked if Bernstein would like some

They married in 1910 and she came to live at West park, where Father was farming with his sister, Hannah

There are secret pains between the two sisters, but the movie never illuminates their problems

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat