فـهرســت خدمــــات ≡

through به انگلیسی

From Longman Dictionary

through1 /θruː/ ●●● S1 W1 preposition, adverb

به یک طرف یا انتهای ورودی، گذرگاه، سوراخ و غیره و از طرف دیگر یا انتهای آن خارج شوید

بریدن یا شکستن چیزی یا ایجاد سوراخ از یک طرف آن به طرف دیگر

از یک طرف یک منطقه به طرف دیگر یا بین گروهی از چیزها

اگر چیزی را از شیشه، پنجره و غیره می بینید، در یک طرف شیشه و غیره هستید و آن طرف دیگر

از جایی که قرار است در آن توقف کنید رد شوید

در طول و تا پایان یک دوره زمانی

از آغاز تا پایان یک فرآیند یا تجربه

عبور از یک مرحله در رقابت به مرحله بعد

به خاطر چیزی

با استفاده از یک روش خاص، خدمات، شخص و غیره

اگر پیشنهادی از مجلس بگذرد، به عنوان قانون موافقت و پذیرفته می شود

از طریق تلفن به کسی متصل شد

Example

He bought the tickets through a friend at the stadium

The bill’s passage through Congress was not a smooth one

Hundreds of working days have been lost this year through illness

It was through sheer laziness that we didn’t get our flight booked on time

As the water passes through the filterdirt is taken out

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat