فـهرســت خدمــــات ≡

trouble به انگلیسی

From Longman Dictionary

troub‧le1 /ˈtrʌbəl/ ●●● S1 W2 noun

مشکلات یا سختی ها

هنگام گفتن اینکه چه چیزی در مورد یک فرد یا موقعیت بد است یا چه چیزی باعث ایجاد مشکل می شود استفاده می شود

دعوا، خشونت یا رفتار خشونت آمیز

مشکلاتی در زندگی خود که نگران آن هستید

مقداری تلاش و زمان که برای انجام کاری لازم است

مشکلی که با سلامتی خود دارید

هنگامی که مشکلی در دستگاه، وسیله نقلیه یا سیستم وجود دارد

trouble2 ●●○ verb [transitive]

اگر مشکلی شما را آزار می دهد، باعث می شود احساس نگرانی یا ناراحتی کنید

گفتن چیزی یا درخواست از کسی برای انجام کاری که ممکن است باعث استفاده یا اتلاف وقت یا ناراحتی او شود

اگر یک مشکل پزشکی شما را آزار دهد، باعث درد یا مشکلاتی برای شما می شود

ایجاد مشکل یا مشکل برای کسی

Example

If you have engine troublepark as far to the side of the road as possible

Towson led 14-12 at the half, but signs of trouble were evident

If you used the same tape later and had no sound trouble, the problem is in the video recorder, not the tape

But its seeming determination to do so is deeply troubling

Every great religion originally appeared as a response among people desperate for comfort and solace during troubling times

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat