فـهرســت خدمــــات ≡

typical به انگلیسی

From Longman Dictionary

typ‧i‧cal /ˈtɪpɪkəl/ ●●● S2 W2 adjective

داشتن ویژگی ها یا کیفیت های معمول یک گروه یا چیز خاص

به روش معمول اتفاق می افتد

رفتاری که شما انتظار دارید

Example

This is typical adolescent behaviour – part of the process of becoming independent from your parents

Mrs Quilley greeted the guests with typical charm and confidence

But you know Paster and Richards: typical gunship pilots

This painting is typical of Manet’s portraits of Morisot – a beautiful woman, gazing sadly out at the viewer

With his shorts and camera around his neck, he looked like a typical tourist

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat